روزه شبکه‌های اجتماعی

امسال نیت کردم غیر از روزه عادی که میگیرم کمی هم سرم را از کامپیوتر و گوشی بیرون بیارم و به جهان بیرون نگاه کنم.
خوب برای این ماه سه تا از شبکه‌های اجتماعی‌ای که بیشترین استفاده ازشون میکردم را دیگر تا انتهای ماه استفاده نمیکنم. البته هنوز نتونستم با تلگرام کاری کنم. زورم نرسیده در واقع. اما خوب به نتایج خوبی هم رسیدم در همین چند روز.
  1. اخبار متفاوتی که دائم ذهنم را بهم میریختند را دیگر نمیبینم.
  2. سه تا کتاب در همین چند روز به پایان رسید.
  3. تمام فیدهای فیدلی رو خوندم.


خلاصه اینکه همین چند روز کلی کارهای عقب‌مونده را به ثمر رسوندم. اما یک واقعیت اینه که باز هم این اتفاق‌ها از گذرگاه این مانیتور میگذره. مشکل بنیانی تر است گویا!

شش ماه روز و شش ماه شب در نروژ

خوب تقریبا هرکسی از من پرسیده که آیا درسته اینجا شش ماه از سال شب است و شش ماه روز؟ در جواب نگاه عاقل اندر صفیحی کردم که مگه میشه؟ مگه داریم؟ البته تا حدودی بله داریم.
اما به طور کلی جریان از این قرار است که خوب هرچقدر به سمت هرکدام ازین قطب‌ها برویم طول شب و روز در زمستان و تابستان به شدت فرق میکند. بدیهیات هان؟ خوب در نروژ و سوئد و فنلاند هم تقریبا به همین قرار است یعنی در زمستان آفتاب دیر طلوع میکند و خیلی زود غروب و در تابستان شاید بشود گفت اصلا غروب نمیکند. مثلا عکس پایین ساعت ۲صبح در شهر تروندهایم گرفته شده. که در واقع طلوع خورشید بوده. درفاصله بین غروب آفتاب و طلوع آفتاب هم اصلا آسمان تاریک تاریک نمیشود.
این باعث میشود که همه خانه‌ها پرده‌های ضخیمی داشته باشن تا از دست روشنایی بیرون در شب‌های تابستان در امان باشند.




















الان که باهاتون صحبت میکنم اذان صبح و مغرب به قرار زیر است. یعنی روزه دار باید از ۰۲:۲۱ الی ۲۳:۰۰ روزه بگیرد. یعنی ۲۰ الی ۲۱ ساعت. و این در مورد اسلو است و اگر همین طور بالاتر برویم این فاصله آنقدر کم میشود تا جایی که به نور مطلق میرسیم!


و در زمستان وضع برعکس میشود و چون زمستان‌ها در این مناطق اکثرا برف یا باران می‌بارد آن طول روزکه قرار است روشن باشد هم ابری و دلگیر است. خیلی هم دلگیر، که آدم با خودش فکر میکند که اصولا چرا باید آدمی اینجا زندگی کند؟!