مامور مطلع


گاهی با خودم فکر میکنم آدم های معروف زندگی معمولی هم داشته اند؟ مثلا شاملو میرفته سر کوچه میوه بخرد یا جلال آل احمد سر اینکه کی سفره رو پاک کنه با سیمین دانشور جر و بحث نکرده یا مثلا دکتر سروش موقع برگشتن از یه سخنرانی یادش بره که باید نون بخره حتی یادش بره که چی باید بخره. یا اصلا شهرام ناظری ندونه امروز چی درس کنه چون همسرشون مسافرتن.
اینا رو گفتم که زده باشم صحرای کربلا که میرحسین الان کی براش مرغ میخره؟ پولش رو کی حساب میکنه؟ مثلا یه اسکناس پنج هزاری به طرف میگیره که برو سر کوچه دو کیلو مرغ بخر و طرف میگه اِکی، با این تخم مرغ هم نمیدن، شما گویا هنوز تو زمان قبل انتخاباتیا، خبر نداریا، نمیبینی دیگه تلویزیون مرغ نشون نمیده، آخ ببخشید شما که تلویزیون ندارین، ندیدی رادیو دیگه مرغ رو سانسور کرده، اصلا آخرین کیهانی که واست آوردیم قیمت جهانی مرغ رو مقایسه نکرده بود؟ من با این پول بتونم آخرش یه کیلو مرغ سهمیه ای بگیرم اونم سهمیه خودم واسه روزای فرد. خودت صلاح میدونی اما بیا اعتراف کن و برو سهمیه مرغ خودت رو بگی. از ما گفتن بود این طرفدارات واسه مرغشون سر و دست میشکنون واسه آزادی نه


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطف کردی