احساسات نوين

مثلا داخل مترو نشستم دارم با فردي به صورت فيزيكي(نه با موبايل و اينا) حرف ميزنم بعد مترو ميره توي تونل، يهو نگران ميشم كه ديگه نميتونم با اين فرد حرف بزنم چون آنتنمون رفته و خط نميده اين داخل!
يا 
يه موقع هايي توي زندگي ميشه كه ميخوام دكمه سيو/ذخيره رو بزنم كه اگه رفتم جلوتر خراب كردم ديگه از اول شروع نكنه!

اينارو نوشتم تا نسل بعدي خوند ببينه كه داره يه سري احساسات نوين ظهور پيدا ميكنه كه قبلا امكانش نبوده!
ننه من غريبم بازي درنياره.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطف کردی